دیسکوگرافی

فروش مجموعه آلبوم های موسیقی

دیسکوگرافی

فروش مجموعه آلبوم های موسیقی

دیسکوگرافی Jimmy Page



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


classic rock, rock, guitar virtuoso, blues rock, blues


لیست آلبوم های در این مجموعه :



Aerosmith & Jimmy Page – 1990.08.20 – Live at Marquee Club, London, England
jimmy
Jimmy Page & Robert Plant – San Jose 1995
Jimmy Page – [Midnight Moonlight]
Jimmy Page’s Firm 85
Jimmy_Page_-_1982_-_Death_Wish_II_-_by_Skhrnykhsk_-_MusikFactory
Jimmy_Page_-_1987_-_Lucifer_s_Rising_-_by_Skhrnykhsk_-_MusikFactory
Jimmy_Page___Others_-_1971_-_Guitar_Boogie_-_by_Skhrnykhsk_-_MusikFactory
Page & Plant – Live Argentina Ferro Carril Oeste Stadium 1996
Page & Plant – US Air Arena ,Washington DC 1995
Page & Plant 1996-02-13 Allmost Jazz – Tokyo







برچسب ها : blues , blues rock , classic rock , guitar virtuoso , rock ,

دیسکوگرافی Jimi Hendrix



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


گیتاریست مشهور ! خیلی ها معتقدند نقش گسترده گیتار الکتریک در موسیقی های امروزی مدیون اوست


سبک : classic rock, rock, blues, psychedelic, guitar


آلبوم های در این مجموعه :



۱۹۶۹-۱۲-۱۲ (A Session)
Are You Experienced
Axis Bold As Love
Axis Outtakes – Disc 1
Axis Outtakes – Disc 2
Band Of Gypsys
Blues
By Himself
Crash Landing
Electric Ladyland
First Rays Of The New Rising Sun
Hear My Freedom
Jimi Hendrix Collection
Jimi Plays Monterey
Live At Berkeley (2003 MCA)
Live at the Royal Albert Hall
Live At Winterland
Live in Hawaii Vol.1
Live in Hawaii Vol.2
Message From Nine To The Universe Vol.1
Message From Nine To The Universe Vol.2
Radio One
South Saturn Delta
Stages Jimi Hendrix – -70 Atlanta
Stages Jimi Hendrix – 68 Paris
Sunshine Of Your Love
The Jimi Hendrix Experience – CD1
The Jimi Hendrix Experience – CD2
The Last Experience- Disc 1
The Last Experience- Disc 2
The Last Experience- Disc 3
War Heroes
Woke Up This Morning And Found




خرید







خرید




برچسب ها : blues , classic rock , guitar , psychedelic , rock ,

دیسکوگرافی Humble Pie



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


classic rock, blues rock, rock, hard rock, 70s



لیست آلبوم های در این مجموعه :

۱۹۶۹ As Safe As Yesterday
1969 Live Whisky A-G0-GO
1969 Town And Country
1970 Humble Pie
1970 Rock On
1971 Performance Rockin’ The Fillmore
1974 Thunderbox
1975 Street Rats









برچسب ها : 70s , blues rock , classic rock , hard rock , rock ,

دیسکوگرافی Fleetwood Mac



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


classic rock, rock, 70s, blues, pop


لیست آلبوم های در این مجموعه :


Fleetwood Mac – Live At The BBC
Kiln House (1970)
Live South Rhodes 68
London Underway
Peter Green’s Fleetwood Mac
The Complete Blue Horizon Sessions (1967 – 1969) – 6 Disc Set
Then Play On





برچسب ها : 70s , blues , classic rock , pop , rock ,

دیسکوگرافی Eric Clapton



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


classic rock, blues, rock, blues rock, guitar


لیست آلبوم های در این مجموعه :



Eric Clapton – [E.C. Was Here]
Eric Clapton – [Eric Clapton]
Eric_Clapton_Deluxe_Edition_Disk_1
Eric_Clapton_Deluxe_Edition_Disk_2
Me_and_Mr._Johnson
Slowhand
[1973-09] Rainbow Concert
[1975-03] There’s One In Every Crowd
[1977-11] Slowhand
[1978-11] Backless
[1981-02] Another Ticket
[1983-02] Money and Cigarettes
[1985-03] Behind the Sun
[1989-11] Journeyman
[1992-08] Unplugged
[1999-10] Chronicles
[1999] Blues and Ballads
[2002-11] One More Car, One More Rider Disk 2





برچسب ها : blues , blues rock , classic rock , guitar , rock ,

دیسکوگرافی Eagles



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


classic rock, rock, 70s, soft rock, country


لیست آلبوم های در این مجموعه :



Disc 1 – Eagles (1972)
Disc 2 – Desperado (1973)
Disc 3 – On The Border (1974)
Disc 4 – One Of These Nights (1975)
Disc 5 – Hotel California (1976)
Disc 6 – The Long Run (1979)
Disc 7 – Eagles Live (1980) – Disc 1
Disc 8 – Eagles Live (1980) – Disc 2
Disc 9 – Seasonal Single (1978)








برچسب ها : 70s , classic rock , country , rock , soft rock ,

دیسکوگرافی Dire Straits



۱ سی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


آلبوم هایی از گروه محبوب و مشهور مارک نافلر Dire Straits


سبک :


classic rock, rock, 80s, blues, guitar


لیست آلبوم های در این مجموعه :



[Money For Nothing]

[Kill To Get Crimson]

Extended Dance Play (1982)





هنرمندان مشابه :

ZZ Top
The Police
Supertramp
Aztec Camera
Fleetwood Mac
Sheryl Crow
Sting
Bruce Springsteen
John Hiatt
J. Geils Band
George Harrison
Phil Collins
Peter Gabriel
Steely Dan
Rod Stewart
Tom Petty
The Traveling Wilburys
Chris Rea

تحت تاثیر موسیقیدانان :

Richard Thompson
Robert Johnson
Stealers Wheel
The Flamin’ Groovies
Ducks Deluxe
Brinsley Schwarz
Bruce Springsteen
Van Morrison
The Band
The Kinks
Chet Atkins
Eric Clapton
J.J. Cale
Randy Newman
Bob Dylan

پیروان و دنباله رو ها :

Aztec Camera
Tom Cochrane
John Keaney
Train
Scud Mountain Boys
Jule Brown
Keith Urban
Shooter Jennings
Sea Wolf
The Sultans
Mike & The Mechanics

مقاله های مرتبط :

دایر استریتس

دایر استریتس (به انگلیسی: Dire Straits) نام یک گروه راک انگلیسی است که بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۵ مشغول به فعالیت بود. مؤسس گروه مارک نافلر(آواز و لید گیتار) بود که به‌همراه برادر کوچکترش دیوید نافلر(ریتم گیتار)، جان ایلسلی(گیتار باس) و پیک ویترز(درامز) اعضای تشکیل دهندهٔ گروه بودند. موسیقی آن‌ها را می‌توان بلوز راکی -مانند جِی.جِی. کِیل-به‌شمار آورد که از سبک‌های جَز و کانتری تاثیرهایی گرفته و گاهی اوقات به سمت ساختار حماسی قطعات پراگرسیو راک تمایل دارد.

Dire Straits

Mark Knopfler با گروهش Dire Straits بی شک یکی از بهترین و ماندگارترینها در موسیقی راک هستش. با اون فضا سازیهای زیبا و نوشتن آهنگها و سولو ها، و اون نوازندگی منحصر به فردش! Mark Knopfler به عنوان وکال و لید گیتار، David Knopfler ریتم گیتار، John Illsley گیتار باس، Pick Withers درامز، اعضای گروه رو تشکیل میدن. ولی همگان دایر استریتس رو با نام مارک نافلر میشناسن.

مارک نافلر گیتاریست اسکاتلندی در ۱۲ آ گوست سال ۱۹۴۹ بدنیا آمد. بیشترین معروفیت خودش رو به خاطر تاسیس گروه Dire Straits داره. هرچند که درحال حاضر از این گروه جدا شده و کارش رو به عنوان یه Solo Artist ادامه میده. مارک قبل از اینکه گروه Dire Straits رو تشکیل بده کارش رو به عنوان یک روزنامه نگار و معلم آغاز کرد. در سال ۱۹۷۸ و بعد از تشکیل گروه اولین آلبوم گروه با همون اسم Dire Straits به بازار مطرح شد. آلبومی که آهنگ Sultans of Swing رو درخود داشت و این آهنگ به تنهایی راه شهرت و معروفیت رو برای گروه باز کرد. در سال ۱۹۷۹ دومین آلبوم Dire Straits با نام Comunique به بازار اومد. که آلبوم بسیار زیبایی است بخصوص آهنگ Where Do You Thing You’re GoIn . در فاصله این آلبوم تا سال ۱۹۸۵ چند کار دیگه از گروه انتشار پیدا کرد و از هرکدوم از این آلبومها هم چند تا Single Hit دراومد اما در سال ۸۵ مارک نافلر و گروهش آلبوم Brothers in Arms رو به بازار دادن که واقعا یه شاهکاره! و تا الان بیش از ۳۰ میلیون نسخه ازش به فروش رفته و جزو پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی راک به حساب میاد.مارک نافلر در طی این سالها در کارهای دیگه ای هم شرکت داشته که از جمله اون نوازندگی و تهیه کنندگی یکی از کارهای slow train comin) Bob Dylan) رو میشه نام برد.درکل مارک نافلر Side Project های خیلی زیادی داشته . از فیل لینات مرحوم گروه Thin Lizzy تا Tina Turner . با همه یه جوری همکاری داشته.در سال ۸۸ نافلر و Dire Straits در کنسرتی به افتخار هفتادمین سال تولد نلسون ماندلا شرکت کردن.همینطور آلبوم Knewborth Concert در سال ۹۰ عرضه شد و بالاخره در سال ۹۱ آخرین آلبوم استودیویی گروه Dire Straits با مارک نافلر به اسم on every street انتشار پیدا کرد که اونم واقعا زیباست.
سال ۱۹۹۵ فعالیت تکی و Solo مارک نافلر به طور رسمی اعلام شد و دو آلبوم Golden Heart و Sailing to Philadelphia رو عرضه کرد که این دومی حدود ۳٫۵ میلیون فروش داده. نافلر در طی این مدت برای چندین فیلم هم آهنگ سازی کرده و آخرین آلبوم خودش رو هم با اسم The Ragpickers Dream در سال ۲۰۰۲ عرضه کرده.

از نظر فرم نوازندگی به نظر من نافلر به عنوان گیتاریستی که به اون لقب Sultan of Swing رو هم دادن. گیتاریستیه با لهجه نوازندگی منحصر به فرد. وقتی کاری رو از مارک میشنوی از همون لحظه اول مشخصه که کار نافلر ه. فرم نگارش سولوهاش ، و اینکه در گیتار زدن از پیک هم استفاده نمیکنه و با انگشتهاش گیتار الکتریک میزنه فرم خاصی به لهجه نوازندگیش داده که واقعا جالب و متفاوته. من که به شخصه خیلی کارهاشو دوست دارم. مارک نافلر قدیما بیشتر از گیتارهای Fender استفاده میکرد. Telecaster و Stratocaster که البته من بیشتر Strat دیده بودم دستش.اما توی چند تا کار جدیدی که تک و توک ازش دیدم بیشتر به Gibson Les Paul رو آورده.

forum.juventus.ir

نگاهی به آلبوم‌ها و فعالیت‌های مارک نوفلر، گرداننده گروه پرآوازه دایر استریتز

مارک نوفلر، خواننده و گرداننده گروه اسطوره‌ای دایر استریتز مدتهاست که به شکل سولو فعالیت دارد و به تازگی هم آلبومی جدید منتشر کرده است. آرش سبحانی از گروه محبوب کیوسک از ویژگی‌ها‌ی نوفلر سخن می‌گوید.

دویچه وله: آرش جان ممنون که دعوت ما را قبول کردی و میهمان “عصر شنبه” هستی. گروه Dire Straits یکی از موفق ترین گروه‌های پاپ و راک دهه هشتاد میلادی بود و خیلی وقت است که فعالیت ندارد، اما خواننده و گرداننده‌اش مارک نوفلر الان چندین سال است که به شکل سولو فعالیت دارد. تا جایی که می‌دانم مارک نوفلر یکی از خواننده‌ها و گیتاریست‌هایی است که روی خودت خیلی تاثیر گذاشته و به عبارتی، تو ارادت خاصی به او داری. یادت هست اولین آهنگی که از مارک نوفلر یا با صدای مارک نوفلر شنیدی چه بود؟

آرش سبحانی: اولین آهنگی که من ازش شنیدم توی MTV، Money For Nothing بود که اتفاقا به خاطر ویدئویی که داشت خیلی خوشم نیامد، چون خیلی زرق و برق داشت. ولی یادم هست یک رادیو استیشنی بود که چیزهای قدیمی پخش می‌کرد، آهنگ Sultans of Swing را پخش کرد و گفت این Dire Straits است. من آن آهنگ را که شنیدم گفتم که خب پس حتما این توی آلبوم جدیدشان هست، چون همه شبکه‌های رادیویی آن را پخش می‌کردند. خلاصه آن آلبوم را خریدم و گوش کردم، دیدم عجب چیزی است. ولی آن آهنگ در این آلبوم نیست. گفتم خب پس حتما آلبوم قبلی‌اش هست. خلاصه، یکی یکی گوش کردم و رفتم تا آلبوم اولش که Sultans of Swing بود. فکر می‌کنم اولین آهنگی بود توی زندگی‌ام که بابت نوازندگی و سبکی که می‌زند، تکانم داد.

این قضیه که تو تعریف کردی به چندسال پیش برمی‌گردد؟
حول و حوش ۱۹۸۵ میلادی بود.

به نظر تو ویژگی و جذابیت کارهای مارک نوفلر در چی است… یا جور دیگری بپرسم، اصلا می‌شود از مارک نوفلر به عنوان یک ستاره ی منحصر به فرد یاد کرد؟
صددرصد. به نظرم مارک نوفلر خیلی خیلی حق دارد به گردن موسیقی. همان سال ۷۸ که تو داری می‌گویی، سال ۱۹۷۸ سالی بود که اگر اشتباه نکنم و تا جایی که من می‌دانم، موسیقی Punk بر فضای موسیقی اروپا حکمرانی می‌کرد… یعنی آن دوره ی طلایی هفتاد تمام شده بود و خیلی از گروه‌های راک استخواندار رفته بودند کنار و جا باز شده بود برای Punk که کاملا فضا را تسخیر کرده بود. بعد Dire Straits آمد و صدایی عرضه کرد که راک دهه هفتاد نبود، Punk هم نبود، در واقع ادامه دقیق و کامل و تکامل‌یافته راک‌های دهه هفتاد بود، ولی با صدا و سبک بسیار پیشرویی و با نوازندگی ای که تو توی کارهای پانک اصلا نمی‌دیدی. یعنی مارک نوفلر به عنوان یک نوازنده داشت یک کارهایی می‌کرد که تو توی گروه‌های اوایل دهه هفتاد می‌دیدی، ولی توی کارهای پانک نمی‌دیدی. و این سال ۷۸ بود، موقعی که سبک‌های Punk و Disco و … داشتند حرف آخر را می‌زدند. این یک ویژگی خیلی منحصر به فردی بود. مارک نوفلر به نظر من نبوغش از آنجا شروع شد، ولی هیچوقت یکجا نایستاد. یعنی در همان آلبوم اولش که جزو آلبوم‌های موفق است تا همین آلبوم آخرش که گوش می‌کنیم، هیچ‌وقت یک‌جا نایستاده و همیشه در حال حرکت بوده. صدای گیتارش هم با گذشته فرق می‌کند، مثلا با بیست سال پیش. بعضی وقت‌ها اصلا ناراحت‌کننده هم هست. من همیشه دوست دارم که کاشکی مارک نوفلر یک آهنگ دیگری مثل Sultans of Swing Dire Strait می‌ساخت یا می‌زد. ولی همیشه دارد یک کار دیگری می‌کند. البته باید خیلی به کارهایش گوش کنی تا این تفاوت را خوب حس کنی و بفهمی، شاید هم کارهایش برای بعضی‌ها تکراری به نظر برسد، اما برای من این‌طور نیست.

‌به این مسئله اشاره کردی که کارهایش را می‌شود تقسیم‌بندی کرد به دوره های مختلف. این دوره ها را در چی می‌بینی، یعنی از لحاظ زمانی چه جوری تقسیم‌بندی می‌کنی؟
‌بیش از همه به لحاظ نوازندگی گیتارش، چون در هرصورت مارک نوفلر جدا از اینکه آهنگساز بسیار خبره‌ای است، به نظر من هم شاعر توانایی است و هم از لحاظ حضور در صحنه بسیار تاثیرگذاری بوده. البته در سطح خودش. مثل مادونا نیست که بیاید برقصد و… به نظر من کارهای مارک نوفلر را به سه دوره می‌شود تقسیم‌بندی کرد: یک دوره اش از خود آلبوم اول Dire Straits است، یعنی Sultans of Swings تا آلبوم Alchemy که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. نوفلر در کارهای این دوره بیشتر از گیتار Fender استفاده می‌کرد و صدای خیلی شفافی از گیتارش درمی‌آورد، ملودی‌هایی که می‌زد ملود‌ی‌های خاص خود نوفلر بودند و گیتار زدنش با پنجه هم خاص خود او بود… کارهای آن دوره شاید بیشتر بشود گفت که حس راک داشت. به نظر من از آلبوم Brothers In Arms (۱۹۸۵) به بعد در خیلی از آهنگ‌هایش شروع کرد به استفاده کردن از گیتار گیبسون که صدای به اصطلاح چاق و چله‌تری دارد. مثلا خود آهنگ Brothers In Arms را با گیبسون زده و آن صدای که از آن گیتار درآورده، اصلا زمین تا آسمان فرق دارد با آهنگی مثل Money for Nothing. حتی اولین آلبوم سولوی مارک نوفلر، Golden Heart (۱۹۹۶) هم شاید در این دسته دوم بگنجد. بعد از آن شروع کرد به بازی کردن. توی آلبوم Shangri-la و یا این آلبوم آخرش که تازه منتشر شده، کاملا دارد یک چیز دیگری می‌زند. مارک نوفلر همیشه گفته که یکی از الگوهایش در نوازندگی هنک ماروین بوده. الان گیتار زدنش خیلی صدای “هنک ماروینی” می‌دهد، بیشتر صدای دهه پنجاه میلادی را دارد. در عکس‌هایی هم که در کتابچه آلبوم آخرش هست، می‌بینی که دارد از گیتارهای عجیب و غریبی استفاده می‌کند که نه فندر است نه گیبسون. گیتارهایی که مال دوره‌های قدیم بوده‌اند.

تو خودت در چه عرصه‌هایی بیش از همه از مارک نوفلر تاثیر گرفتی؟ شیوه گیتار زدن یا اینکه واقعا پردازهایش و شیوه ارائه ترانه‌ها و جفت کردن آهنگ و کلام؟
‌چیزی که روی من تاثیر گذاشت، بیش از هر چیز نوازندگی‌اش بود. بعد از آن سبک خواندنش بود که … به هرصورت من صدایم یک‌جوری بود که دامنه‌اش خیلی محدود بود و برای همین باعث شد بتوانم… یعنی نه اینکه بتوانم، در واقع نتوانم مثل کس دیگری بخوانم، جز مارک نوفلر که بیشتر دارد داستانی روایت می‌کند، دکلمه می‌کند … و به طبع چون خیلی به کارهایش گوش می‌کردم، تحت تاثیرش بودم. سعی می‌کردم سبک و الگوی آهنگسازیش را درک کنم، پی ببرم که چه آکوردهایی استفاده می‌کند و .. فکر می‌کنم مجموعه این‌ها روی من تاثیر گذاشت، ولی بیش از همه گیتارزدنش بوده.

‌تا چه اندازه برای تو سخت بوده که از مارک نوفلر فاصله بگیری؟ به‌هرحال تاثیر مارک نوفلر در آلبوم اول کیوسک (آدم معمولی) محسوس است، ولی در آلبوم دوم (عشق سرعت) چندان شنیده نمی‌شود!
‌توی آلبوم اول کیوسک واقعا برنامه‌ریزی نکرده بودیم که دنبال این باشیم که مثلا چه می‌دانم، یک آلبومی بدهیم بیرون که این‌طور باشد و یا آن‌طور نباشد. آلبوم اول کاملا اتفاق بود، ولی بعد از آن وقتی واکنش مردم را دیدم و احساس کردم که خب الان موقعیت‌اش وجود دارد و من باید بتوانم دنبال صدای خودم بگردم، برایم خیلی سخت بود که ازش دور شوم. ولی انگار یک احساس درونی به تو می‌گفت که باید از این قضیه دور شوی. من سال‌های سال مثل مارک نوفلر با پنجه گیتار می‌زدم، یعنی بدون استفاده از مضراب. ولی بعد از آن آلبوم کاملا شروع کردم با مضراب گیتارزدن و الان دیگر نمی‌توانم، یعنی برایم سخت است و کمتر با پنجه گیتار می‌زنم. و… سعی کردم از آن سبک دور شوم و بتوانم سبک‌های دیگری را تجربه کنم. ولی خب آن به عنوان یک درس که رفتم یاد گرفتم، مثل کلاسی که رفتی و امتحانش را هم دادی، حالا نمره ات شده ده یا دوازده مهم نیست، بالاخره آن کلاس را رفتی و آن پشت ذهنت هست. حالا دارم سعی می‌کنم که درس‌های دیگر را هم یاد بگیرم.

‌گذشته از مسئله گیتار زدن، خود مارک نوفلر به خصوص در کارهای سولوش و آلبوم‌های اخیرش قطعاتی کاملا مینی‌مالیستی ساخته. یعنی دوتا آکورد می‌گیرد، فضا می‌سازد و فقط می‌خواهد داستانش را به شنونده منتقل کند. این ایده یا این سبک کار تا چه اندازه با تفکر و سلیقه تو همخوانی دارد؟
‌در یکسری از کارهایش که کاملا مشخص دارد این کار را می‌کند و کاملا واضح است، یعنی شنونده‌ این اتفاق را حس می‌کند و این قطعات به نظر من جزو بهترین کارهایش هست. کاملا همین‌طور است که تو می‌گویی، می‌خواسته داستانی را بگوید وآن آهنگ فقط یک بستری بود برای آن دکلمه‌هایی که می‌خواهد بکند. به نظرم کار بسیار سختی هست. من کاملا با این فضا ارتباط برقرار می‌کنم.

‌توی کدام کار کیوسک چنین فضایی را آدم می‌تواند ببیند؟
فکر می‌کنم در قطعه “عمواسدالله” و یا توی خود آهنگ “روزمرگی” فضای این‌ها نزدیک به فضای مینی‌مالیستی مارک نوفلر است. از نظر من آهنگ “روزمرگی” شاید نزدیک‌ترین آهنگ باشد به سبک کار Dire Straits.

مارک نوفلر هم مثل “کریس ریا” تیپی است که فقط به جنبه مادی قضیه و موفقیت تجاری آلبوم فکر نمی‌کند و تا آنجایی که من مصاحبه های مختلفی از او خوانده‌ام، این مسئله مهم است که اثری که بیرون می‌دهد واقعا از لحاظ معنوی و روحی هم او را ارضا کند. آیا به نظر تو در این بازار پررقابت موسیقی فقط این هنرمندان کارکشته هستند که می‌توانند چنین موضعی بگیرند و بگویند که برای من فرقی نمی‌کند، یا اینکه به نظرت چهره‌های جوان آنها هم می‌توانند چنین کاری بکنند؟

اگر در کاری صداقت باشد، قطعا موفقیت مالی و موفقیت هم نصیبش خواهد شد، دیر یا زود، شاید آن روزهای اول این اتفاق نیفتد. کما اینکه به نظر من خود Dire Straits از روز اول اینجور بوده. یعنی چندان به فکر موفقیت مالی نبوده و برای دل خودش این کار را کرده و چون برای دل خودش کرده، آنقدر صداقت در کارش بوده که توانسته است بیاید حرف مخالف جریان را بزند و مردم به او دقت کنند. و آلبوم آخرش هم همینطور است. مثلا آلبوم آخرش هم کاملا دارد خاطرات بچگی اش را مرور می‌کند، کاملا به آن فضا برمی‌گردد، کاملا دهه پنجاه و یا شصت میلادی است. صدا آن صداست و داستانها داستانهای مال آن موقع است. کاملا دارد دفترچه ی خاطرات خودش را ورق می‌زند و لذت می‌برد. و چون یک عده‌ی زیادی هستند که با آن فضا ارتباط برقرار می‌کنند، از لحاظ مالی هم فروش خواهد کرد قطعا. شاید مثلا خیلی ها بگویند، نه اگر یک آهنگی مثل Money for Nothing بسازی بیشتر فروش می‌کند. ولی برای او مهم نیست دیگر، چون او دنبال این نبوده است.

الان مارک نوفلر به شکل سولو فعالیت دارد و برای فیلم‌ها هم گاهی آهنگ می‌سازد. ولی جای Dire Straits را خالی نمی‌بینی؟

Dire Straits از روزی که تشکیل شد تا روزی که تمام شد، غیر از بیسیست‌اش همه اعضایش عوض شدند. نوفلر نوازنده های خیلی بزرگی را توی گروه اش آورد و معرفی کرد. غیر از بیسیست اش که با آن بود، همه اعضای گروه اش عوض شدند. برای همین من هیچوقت Dire Straits را مثل یک جریانی ندیدم که حالا چون با همدیگر نیستند صدای مارک نوفلر عوض شده. من فکر می‌کنم که مارک نوفلر با Dire Straits یک دوره ای را طی کرده بود و می‌خواست آن آزادی را داشته باشد که هرکاری دوست دارد بکند و آهنگهایی بسازد که برای خودش جالب باشد؛ دیگر زیر فشار این نباشد که رکورد کمپانی از او توقع داشته باشد که هی Money for Nothing بساز، هی Sultans of Swing بساز.

خودش هم همین را می‌گوید که یک دوره ای بود، دوره ی خیلی خوبی بود، تمام شد. گفتم حالا باید راهم یک جهت دیگری بگیرد. به همین راحتی!

دقیقا. تو مثلا فرض کن با همه احترامی که آدم برای گروه‌هایی مثل U2 قائل هست، ولی نمی‌بینی آنها چنین جراتی داشته باشند. چون آنها به عنوان یک مجموعه صدایی می‌دهند، ولی Dire Straits فقط مارک نوفلر بود در واقع که آن صدا را می‌داد. حتا من توی مصاحبه اش خوانده بودم که به درامر هم می‌گفت که چی بزنند. آهنگ می‌ساخته، شعرش را می‌ساخته، همه کارهایش را می‌کرده و می‌گفت این را بزنید. هرکسی هم که نمی‌خواسته… برادر خودش از گروه می‌اندازد بیرون. یعنی رودربایستی با کسی نداشته.

به نظر تو میزان آشنایی جوان‌ها در ایران با گروه Dire Straits و یا مارک نوفلر چه اندازه است؟

بعد از Money for Nothing گروه Dire Straits یک جنبه ی تبلیغاتی پیدا کرده بود و با توجه به موفقیت گروه در همه جا ازجمله ایران شناخته‌شده بود. متاسفانه بعد از پایان فعالیت گروه، تبلیغات چندانی انجام نگرفت. بعد از آن دیگر کمتر کسی کارهای مارک نوفلر را دنبال کرد. نه اینکه نکرد، ولی مثلا نسبت به Dire Straits خیلی کمتر شد. ضمن آنکه آن نسلی که Dire Straits گوش می‌کرد و حال می‌کرد، نسلی که الان بالای ۳۴ و ۳۵سالشان است، آنها بالاخره از صحنه اصلی مخاطبین موزیک یواش یواش دارند می‌روند کنار، و آدمهای دیگر دارند می‌آیند. برای همین هم فکر می‌کنم که مارک نوفلر را به عنوان مارک نوفلر توی ایران و بقیه جاهای دنیا کمتر می‌شناسند تا خود گروه Dire Straits
منبع:
صدای آلمان

مارک نوفلر، خواننده و گرداننده گروه اسطوره‌ای دایر استریتز مدتهاست که به شکل سولو فعالیت دارد و به تازگی هم آلبومی جدید منتشر کرده است. آرش سبحانی از گروه محبوب کیوسک از ویژگی‌ها‌ی نوفلر سخن می‌گوید.

دویچه وله: آرش جان ممنون که دعوت ما را قبول کردی و میهمان “عصر شنبه” هستی. گروه Dire Straits یکی از موفق ترین گروه‌های پاپ و راک دهه هشتاد میلادی بود و خیلی وقت است که فعالیت ندارد، اما خواننده و گرداننده‌اش مارک نوفلر الان چندین سال است که به شکل سولو فعالیت دارد. تا جایی که می‌دانم مارک نوفلر یکی از خواننده‌ها و گیتاریست‌هایی است که روی خودت خیلی تاثیر گذاشته و به عبارتی، تو ارادت خاصی به او داری. یادت هست اولین آهنگی که از مارک نوفلر یا با صدای مارک نوفلر شنیدی چه بود؟

آرش سبحانی: اولین آهنگی که من ازش شنیدم توی MTV، Money For Nothing بود که اتفاقا به خاطر ویدئویی که داشت خیلی خوشم نیامد، چون خیلی زرق و برق داشت. ولی یادم هست یک رادیو استیشنی بود که چیزهای قدیمی پخش می‌کرد، آهنگ Sultans of Swing را پخش کرد و گفت این Dire Straits است. من آن آهنگ را که شنیدم گفتم که خب پس حتما این توی آلبوم جدیدشان هست، چون همه شبکه‌های رادیویی آن را پخش می‌کردند. خلاصه آن آلبوم را خریدم و گوش کردم، دیدم عجب چیزی است. ولی آن آهنگ در این آلبوم نیست. گفتم خب پس حتما آلبوم قبلی‌اش هست. خلاصه، یکی یکی گوش کردم و رفتم تا آلبوم اولش که Sultans of Swing بود. فکر می‌کنم اولین آهنگی بود توی زندگی‌ام که بابت نوازندگی و سبکی که می‌زند، تکانم داد.

این قضیه که تو تعریف کردی به چندسال پیش برمی‌گردد؟
حول و حوش ۱۹۸۵ میلادی بود.

به نظر تو ویژگی و جذابیت کارهای مارک نوفلر در چی است… یا جور دیگری بپرسم، اصلا می‌شود از مارک نوفلر به عنوان یک ستاره ی منحصر به فرد یاد کرد؟
صددرصد. به نظرم مارک نوفلر خیلی خیلی حق دارد به گردن موسیقی. همان سال ۷۸ که تو داری می‌گویی، سال ۱۹۷۸ سالی بود که اگر اشتباه نکنم و تا جایی که من می‌دانم، موسیقی Punk بر فضای موسیقی اروپا حکمرانی می‌کرد… یعنی آن دوره ی طلایی هفتاد تمام شده بود و خیلی از گروه‌های راک استخواندار رفته بودند کنار و جا باز شده بود برای Punk که کاملا فضا را تسخیر کرده بود. بعد Dire Straits آمد و صدایی عرضه کرد که راک دهه هفتاد نبود، Punk هم نبود، در واقع ادامه دقیق و کامل و تکامل‌یافته راک‌های دهه هفتاد بود، ولی با صدا و سبک بسیار پیشرویی و با نوازندگی ای که تو توی کارهای پانک اصلا نمی‌دیدی. یعنی مارک نوفلر به عنوان یک نوازنده داشت یک کارهایی می‌کرد که تو توی گروه‌های اوایل دهه هفتاد می‌دیدی، ولی توی کارهای پانک نمی‌دیدی. و این سال ۷۸ بود، موقعی که سبک‌های Punk و Disco و … داشتند حرف آخر را می‌زدند. این یک ویژگی خیلی منحصر به فردی بود. مارک نوفلر به نظر من نبوغش از آنجا شروع شد، ولی هیچوقت یکجا نایستاد. یعنی در همان آلبوم اولش که جزو آلبوم‌های موفق است تا همین آلبوم آخرش که گوش می‌کنیم، هیچ‌وقت یک‌جا نایستاده و همیشه در حال حرکت بوده. صدای گیتارش هم با گذشته فرق می‌کند، مثلا با بیست سال پیش. بعضی وقت‌ها اصلا ناراحت‌کننده هم هست. من همیشه دوست دارم که کاشکی مارک نوفلر یک آهنگ دیگری مثل Sultans of Swing Dire Strait می‌ساخت یا می‌زد. ولی همیشه دارد یک کار دیگری می‌کند. البته باید خیلی به کارهایش گوش کنی تا این تفاوت را خوب حس کنی و بفهمی، شاید هم کارهایش برای بعضی‌ها تکراری به نظر برسد، اما برای من این‌طور نیست.

‌به این مسئله اشاره کردی که کارهایش را می‌شود تقسیم‌بندی کرد به دوره های مختلف. این دوره ها را در چی می‌بینی، یعنی از لحاظ زمانی چه جوری تقسیم‌بندی می‌کنی؟
‌بیش از همه به لحاظ نوازندگی گیتارش، چون در هرصورت مارک نوفلر جدا از اینکه آهنگساز بسیار خبره‌ای است، به نظر من هم شاعر توانایی است و هم از لحاظ حضور در صحنه بسیار تاثیرگذاری بوده. البته در سطح خودش. مثل مادونا نیست که بیاید برقصد و… به نظر من کارهای مارک نوفلر را به سه دوره می‌شود تقسیم‌بندی کرد: یک دوره اش از خود آلبوم اول Dire Straits است، یعنی Sultans of Swings تا آلبوم Alchemy که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. نوفلر در کارهای این دوره بیشتر از گیتار Fender استفاده می‌کرد و صدای خیلی شفافی از گیتارش درمی‌آورد، ملودی‌هایی که می‌زد ملود‌ی‌های خاص خود نوفلر بودند و گیتار زدنش با پنجه هم خاص خود او بود… کارهای آن دوره شاید بیشتر بشود گفت که حس راک داشت. به نظر من از آلبوم Brothers In Arms (۱۹۸۵) به بعد در خیلی از آهنگ‌هایش شروع کرد به استفاده کردن از گیتار گیبسون که صدای به اصطلاح چاق و چله‌تری دارد. مثلا خود آهنگ Brothers In Arms را با گیبسون زده و آن صدای که از آن گیتار درآورده، اصلا زمین تا آسمان فرق دارد با آهنگی مثل Money for Nothing. حتی اولین آلبوم سولوی مارک نوفلر، Golden Heart (۱۹۹۶) هم شاید در این دسته دوم بگنجد. بعد از آن شروع کرد به بازی کردن. توی آلبوم Shangri-la و یا این آلبوم آخرش که تازه منتشر شده، کاملا دارد یک چیز دیگری می‌زند. مارک نوفلر همیشه گفته که یکی از الگوهایش در نوازندگی هنک ماروین بوده. الان گیتار زدنش خیلی صدای “هنک ماروینی” می‌دهد، بیشتر صدای دهه پنجاه میلادی را دارد. در عکس‌هایی هم که در کتابچه آلبوم آخرش هست، می‌بینی که دارد از گیتارهای عجیب و غریبی استفاده می‌کند که نه فندر است نه گیبسون. گیتارهایی که مال دوره‌های قدیم بوده‌اند.

تو خودت در چه عرصه‌هایی بیش از همه از مارک نوفلر تاثیر گرفتی؟ شیوه گیتار زدن یا اینکه واقعا پردازهایش و شیوه ارائه ترانه‌ها و جفت کردن آهنگ و کلام؟
‌چیزی که روی من تاثیر گذاشت، بیش از هر چیز نوازندگی‌اش بود. بعد از آن سبک خواندنش بود که … به هرصورت من صدایم یک‌جوری بود که دامنه‌اش خیلی محدود بود و برای همین باعث شد بتوانم… یعنی نه اینکه بتوانم، در واقع نتوانم مثل کس دیگری بخوانم، جز مارک نوفلر که بیشتر دارد داستانی روایت می‌کند، دکلمه می‌کند … و به طبع چون خیلی به کارهایش گوش می‌کردم، تحت تاثیرش بودم. سعی می‌کردم سبک و الگوی آهنگسازیش را درک کنم، پی ببرم که چه آکوردهایی استفاده می‌کند و .. فکر می‌کنم مجموعه این‌ها روی من تاثیر گذاشت، ولی بیش از همه گیتارزدنش بوده.

‌تا چه اندازه برای تو سخت بوده که از مارک نوفلر فاصله بگیری؟ به‌هرحال تاثیر مارک نوفلر در آلبوم اول کیوسک (آدم معمولی) محسوس است، ولی در آلبوم دوم (عشق سرعت) چندان شنیده نمی‌شود!
‌توی آلبوم اول کیوسک واقعا برنامه‌ریزی نکرده بودیم که دنبال این باشیم که مثلا چه می‌دانم، یک آلبومی بدهیم بیرون که این‌طور باشد و یا آن‌طور نباشد. آلبوم اول کاملا اتفاق بود، ولی بعد از آن وقتی واکنش مردم را دیدم و احساس کردم که خب الان موقعیت‌اش وجود دارد و من باید بتوانم دنبال صدای خودم بگردم، برایم خیلی سخت بود که ازش دور شوم. ولی انگار یک احساس درونی به تو می‌گفت که باید از این قضیه دور شوی. من سال‌های سال مثل مارک نوفلر با پنجه گیتار می‌زدم، یعنی بدون استفاده از مضراب. ولی بعد از آن آلبوم کاملا شروع کردم با مضراب گیتارزدن و الان دیگر نمی‌توانم، یعنی برایم سخت است و کمتر با پنجه گیتار می‌زنم. و… سعی کردم از آن سبک دور شوم و بتوانم سبک‌های دیگری را تجربه کنم. ولی خب آن به عنوان یک درس که رفتم یاد گرفتم، مثل کلاسی که رفتی و امتحانش را هم دادی، حالا نمره ات شده ده یا دوازده مهم نیست، بالاخره آن کلاس را رفتی و آن پشت ذهنت هست. حالا دارم سعی می‌کنم که درس‌های دیگر را هم یاد بگیرم.

‌گذشته از مسئله گیتار زدن، خود مارک نوفلر به خصوص در کارهای سولوش و آلبوم‌های اخیرش قطعاتی کاملا مینی‌مالیستی ساخته. یعنی دوتا آکورد می‌گیرد، فضا می‌سازد و فقط می‌خواهد داستانش را به شنونده منتقل کند. این ایده یا این سبک کار تا چه اندازه با تفکر و سلیقه تو همخوانی دارد؟
‌در یکسری از کارهایش که کاملا مشخص دارد این کار را می‌کند و کاملا واضح است، یعنی شنونده‌ این اتفاق را حس می‌کند و این قطعات به نظر من جزو بهترین کارهایش هست. کاملا همین‌طور است که تو می‌گویی، می‌خواسته داستانی را بگوید وآن آهنگ فقط یک بستری بود برای آن دکلمه‌هایی که می‌خواهد بکند. به نظرم کار بسیار سختی هست. من کاملا با این فضا ارتباط برقرار می‌کنم.

‌توی کدام کار کیوسک چنین فضایی را آدم می‌تواند ببیند؟
فکر می‌کنم در قطعه “عمواسدالله” و یا توی خود آهنگ “روزمرگی” فضای این‌ها نزدیک به فضای مینی‌مالیستی مارک نوفلر است. از نظر من آهنگ “روزمرگی” شاید نزدیک‌ترین آهنگ باشد به سبک کار Dire Straits.

مارک نوفلر هم مثل “کریس ریا” تیپی است که فقط به جنبه مادی قضیه و موفقیت تجاری آلبوم فکر نمی‌کند و تا آنجایی که من مصاحبه های مختلفی از او خوانده‌ام، این مسئله مهم است که اثری که بیرون می‌دهد واقعا از لحاظ معنوی و روحی هم او را ارضا کند. آیا به نظر تو در این بازار پررقابت موسیقی فقط این هنرمندان کارکشته هستند که می‌توانند چنین موضعی بگیرند و بگویند که برای من فرقی نمی‌کند، یا اینکه به نظرت چهره‌های جوان آنها هم می‌توانند چنین کاری بکنند؟

اگر در کاری صداقت باشد، قطعا موفقیت مالی و موفقیت هم نصیبش خواهد شد، دیر یا زود، شاید آن روزهای اول این اتفاق نیفتد. کما اینکه به نظر من خود Dire Straits از روز اول اینجور بوده. یعنی چندان به فکر موفقیت مالی نبوده و برای دل خودش این کار را کرده و چون برای دل خودش کرده، آنقدر صداقت در کارش بوده که توانسته است بیاید حرف مخالف جریان را بزند و مردم به او دقت کنند. و آلبوم آخرش هم همینطور است. مثلا آلبوم آخرش هم کاملا دارد خاطرات بچگی اش را مرور می‌کند، کاملا به آن فضا برمی‌گردد، کاملا دهه پنجاه و یا شصت میلادی است. صدا آن صداست و داستانها داستانهای مال آن موقع است. کاملا دارد دفترچه ی خاطرات خودش را ورق می‌زند و لذت می‌برد. و چون یک عده‌ی زیادی هستند که با آن فضا ارتباط برقرار می‌کنند، از لحاظ مالی هم فروش خواهد کرد قطعا. شاید مثلا خیلی ها بگویند، نه اگر یک آهنگی مثل Money for Nothing بسازی بیشتر فروش می‌کند. ولی برای او مهم نیست دیگر، چون او دنبال این نبوده است.

الان مارک نوفلر به شکل سولو فعالیت دارد و برای فیلم‌ها هم گاهی آهنگ می‌سازد. ولی جای Dire Straits را خالی نمی‌بینی؟

Dire Straits از روزی که تشکیل شد تا روزی که تمام شد، غیر از بیسیست‌اش همه اعضایش عوض شدند. نوفلر نوازنده های خیلی بزرگی را توی گروه اش آورد و معرفی کرد. غیر از بیسیست اش که با آن بود، همه اعضای گروه اش عوض شدند. برای همین من هیچوقت Dire Straits را مثل یک جریانی ندیدم که حالا چون با همدیگر نیستند صدای مارک نوفلر عوض شده. من فکر می‌کنم که مارک نوفلر با Dire Straits یک دوره ای را طی کرده بود و می‌خواست آن آزادی را داشته باشد که هرکاری دوست دارد بکند و آهنگهایی بسازد که برای خودش جالب باشد؛ دیگر زیر فشار این نباشد که رکورد کمپانی از او توقع داشته باشد که هی Money for Nothing بساز، هی Sultans of Swing بساز.

خودش هم همین را می‌گوید که یک دوره ای بود، دوره ی خیلی خوبی بود، تمام شد. گفتم حالا باید راهم یک جهت دیگری بگیرد. به همین راحتی!

دقیقا. تو مثلا فرض کن با همه احترامی که آدم برای گروه‌هایی مثل U2 قائل هست، ولی نمی‌بینی آنها چنین جراتی داشته باشند. چون آنها به عنوان یک مجموعه صدایی می‌دهند، ولی Dire Straits فقط مارک نوفلر بود در واقع که آن صدا را می‌داد. حتا من توی مصاحبه اش خوانده بودم که به درامر هم می‌گفت که چی بزنند. آهنگ می‌ساخته، شعرش را می‌ساخته، همه کارهایش را می‌کرده و می‌گفت این را بزنید. هرکسی هم که نمی‌خواسته… برادر خودش از گروه می‌اندازد بیرون. یعنی رودربایستی با کسی نداشته.

به نظر تو میزان آشنایی جوان‌ها در ایران با گروه Dire Straits و یا مارک نوفلر چه اندازه است؟

بعد از Money for Nothing گروه Dire Straits یک جنبه ی تبلیغاتی پیدا کرده بود و با توجه به موفقیت گروه در همه جا ازجمله ایران شناخته‌شده بود. متاسفانه بعد از پایان فعالیت گروه، تبلیغات چندانی انجام نگرفت. بعد از آن دیگر کمتر کسی کارهای مارک نوفلر را دنبال کرد. نه اینکه نکرد، ولی مثلا نسبت به Dire Straits خیلی کمتر شد. ضمن آنکه آن نسلی که Dire Straits گوش می‌کرد و حال می‌کرد، نسلی که الان بالای ۳۴ و ۳۵سالشان است، آنها بالاخره از صحنه اصلی مخاطبین موزیک یواش یواش دارند می‌روند کنار، و آدمهای دیگر دارند می‌آیند. برای همین هم فکر می‌کنم که مارک نوفلر را به عنوان مارک نوفلر توی ایران و بقیه جاهای دنیا کمتر می‌شناسند تا خود گروه Dire Straits
منبع:
صدای آلمان

گروه دایر استریتس (Dire Straits)

شاید بیشتر از آنکه نام مارک ناپفلر (Mark Knopfler) در ذهن دوستداران موسیقی باشد، نام گروه دایر استریتس (Dire Straits) شهره عام و خاص باشد. وی قبل از آنکه گروه دایر استریتس آغاز بکار کند مشغول فعالیت های خبرنگاری و تدریس بود.

مارک ناپفلر در فیلادلفیا

او متولد سال ۱۹۴۹ در گلاسکو اسکاتلند میباشد که در سال ۱۹۵۶ به همراه خانواده به انگلستان مهاجرت کرده و تحصیل مقدماتی را در آنجا آغاز می کند. عموی او نوازنده سازدهنی و پیانو به سبک بوگی ووگی (Boogie-Woogie) بود و علاقه او به عمویش بعد ها در شکل گیری موسیقی ناپفلر تاثیر زیادی داشت.

در دوران نوجوانی علاقه بسیار زیادی به گیتارهای Fender Strat آنهم به رنگ نارنجی – صورتی داشت که اغلب در دستان هنک ماروین (Hank Marvin) مشاهده می کرد. اما نداشتن پول کافی برای آن باعث شد تا یک گیتار Hofner Super Solid را به قیمت ۵۰ پوند خریداری یکند که این رقم برای یک محصل در دهه ۱۹۶۰ بسیار زیاد بود.

در مدرسه در گروه های مختلف موسیقی به اجرای نقش نوازنده گیتار می پرداخت، اغلب نقش نوازندگانی چون جیمی هندریکس (Jimmy Hendrix)، یا اسکاتی مور (Scotty Moore) و جیمز مورتون (James Burton) را اجرا می کرد. اولین اجرای رسمی او در گروهی از مدرسه بود که برای تلویزیون محلی برنامه اجرا کردند.

پس از پایان تحصیلات اولیه برای تحصیل در رشته خبرنگاری در سال ۱۹۶۷ به کالج Harlow Technical رفت و پس از فارغ التحصیل شدن از این کالج بعنوان یک خبرنگار ساده در روزنامه عصر یورکشای (Yorkshire Evening Post) مشغول بکار شد. پس از دوسال کار در آنجا تصمیم گرفت تا معلومات خود را بیشتر کند و برای همین دانشگاه Leeds را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.

در آنجا بود که با یک نوازنده و خوانند محلی بلوز بنام استیو فیلیپس (Steve Philips) آشنا شد. در این دوران مارک برای گذران زندگی برای یکی از روزنامه های محلی لیدز، نقد موسیقی می نوشت. اتفاق عجیب آن بود که در این روزنامه محلی فرد دیگر با اسم مشابه استیو فیلپس مشغول بکار بود که در واقع مدیر مستقیم مارک در روزنامه بود. این موضوع سالهای سال نویسندگان را به اشتباه می انداخت بگونه ای که این دو فرد را یکی می دانستند.

در نهایت روزی مارک و رئیسش برای دیدن استیو فیلیپس نوازنده گیتار نزد او رفتند و در اینجا بود که استیو، استیو را ملاقات کرد. در این دیدار مارک ناپفلر و استیو فیلیپس متوجه شدند که نکات و ایده های مشترک بسیاری در موسیقی دارند و حتی با یکدیگر دو نفری برای مدتی به نوازندگی پرداختند. اما روز بعد مارک همانند سابق به فعالیت خبرنگاری خود پرداخت و استیو مشغول تعمیر و بازسازی یک گالری هنری شد.

دوستی مارک و استیو ادامه یافت و در مدت ۵ سال این دو با یکدیگر ساز می زدند، حتی مارک در برخی آلبوم های شخصی استیو مانند Just Pickinig که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد با او همکاری کرد. استیو معتقد بود که مارک نوازنده بسیار خوب گیتار است و به سبک B.B.King نوازندگی می کند، اما لازم است در نحوه نوازندگی و نیز سبک او تغییراتی داده شود.

گفتگوی هارمونیک

برچسب ها : 80s , blues , classic rock , guitar , rock ,

دیسکوگرافی David Gilmour



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


سبک :


progressive rock, classic rock, rock, pink floyd, singer-songwriter


لیست آلبوم های در این مجموعه :



David Gilmour – Live In Gdansk (2008)
David_Gilmour_-_1986-09-02_-_Royal_Albert_Hall__London
Gdansk, Poland, August 26, 2006
In Floyd We Trust
TGFrance__29_January_1986p1
The Who – Masters of Music 1996 (With Gilmour)







دیسکوگرافی Creedence Clearwater Revival



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


مجموعه آلبوم های گروه پاپ راک Creedence Clearwater Revival


سبک :


Roots rock, country rock, rock and roll, Southern rock



لیست آلبوم های در این مجموعه :



Creedence Clearwater Revival – [Bayou Country]
Creedence Clearwater Revival – [Cosmo's Factory]
Creedence Clearwater Revival – [Creedence Clearwater Revival]
Creedence Clearwater Revival – [Green River]
Creedence Clearwater Revival – [Mardi Gras]
Creedence Clearwater Revival – [Pendulum]
Creedence Clearwater Revival – [Willy And The Poorboys






هنرمندان مشابه :

The Pretty Things
Izzy Stradlin
Rank and File
The Band
Mungo Jerry
The Byrds
Louie & the Lovers
The Georgia Satellites
The Rationals
Buffalo Springfield
Grateful Dead
Ron Wood
Hog Heaven
Jim Ford
Commander Cody
John Cafferty
Nils Lofgren
The Rainmakers
The Black Crowes
Dan Baird
Mitch Ryder

تحت تاثیر هنرمندان :

Marvin Gaye
Dale Hawkins
Lightnin’ Slim
Bobby Fuller
Slim Harpo
Bo Diddley
Johnny Burnette
Buddy Holly
Screamin’ Jay Hawkins
Leadbelly
Jerry Lee Lewis
The Beatles
Little Richard
Chuck Berry
Elvis Presley
Bob Dylan
The Rolling Stones
Carl Perkins

هنرمندان دنباله رو :

Dave Edmunds
The Georgia Satellites
Midnight Oil
Pearl Jam
Rick Springfield
Velvet Elvis
The Weather Prophets
Ivan Graziani
The Crust Brothers
Kelly Jones
Rio Verde
The Moto-Litas
The Redwalls
The Zutons
Alberta Cross
Endless Boogie
River County
Turbo Fruits



مقاله های مرتبط :


کریدنس کلییرواتر ریوایول



کریدِنس کلییرواتِر ریوایول (انگلیسی: Creedence Clearwater Revival) یک گروه موسیقی چهارنفرهٔ آمریکایی‌ بود، که از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۲ در سبک پاپ/راک فعالیت داشت. دید و جهت کریدِنس توسط خواننده، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار و رهبر گروه، جان فاجرتی مشخص می‌شد، که آهنگ‌سازی‌اش کلاسیک و دههٔ پنجاه‌ای، و ترانه‌هایش بازتاب مسائل روز اجتماع‌ بود.

اعضا

جان فاجرتی: آواز و گیتار الکتریک
تام فاجرتی: گیتار الکتریک
استو کوک: گیتار بیس
داج کلیفورد: درام









دیسکوگرافی Camel



۱ دی‌وی‌دی
قیمت : ۱۵۰۰ تومان


مجموعه آلبوم های گروه پرسابقه  پروگرسیو راک انگلیسی Camel


سبک :


Progressive rock
Symphonic rock
Canterbury scene
Space rock


لیست آلبوم های در این مجموعه :



۱۹۷۶ – Moonmadness
1992_-_Dust_And_Dreams
Camel – [Breathless]
Camel – [Harbour Of Tears]
Camel – [I Can See Your House From Here]
Camel – [Mirage]
Camel – [Never Let Go - Disc One]
Camel – [Never Let Go - Disc Two]
Camel – [Nod & A Wink (+1 Bonus Track)]
Camel – [Nude]
Camel – [Rain Dances]
Camel – [Stationary Traveller]
Camel – [The Single Factor]





هنرمندان مشابه :

Styx
Colosseum II
Jethro Tull
Wishbone Ash
Traffic
Pendragon
Brian Eno
Focus
Asia
Jon Anderson
Alan Parsons
The Strawbs
Robert Fripp
Emerson, Lake & Palmer
Ambrosia
National Health
Gentle Giant
Renaissance
Kayak
Caravan
Marillion

تحت تاثیر موسیقیدان یا گروه های :

The Wilde Flowers
Family
The Pretty Things
John Coltrane
The Move
The Beatles
Genesis
The Moody Blues
Pink Floyd
Roxy Music
King Crimson

پیروان و دنباله رو ها :

Marillion
Eloy
Finch
Grobschnitt
Freudiana
Steve Cochrane
Cairo
Opeth
Ain Soph
Calliope
Pochakaite Malko



مقاله های مرتبط :



کمل



کَمِل (به انگلیسی: Camel) یک گروه پروگرسیو راک انگلیسی است که در سال ۱۹۷۲ بنیان گذارده شد.

در آگوست سال ۱۹۷۲ گروه، قراردادی را با کمپانی ام سی ای رکوردز برای ضبط اولین آلبومش امضا کرد. آلبوم که نام کمل را بر خود داشت ۶ ماه بعد روانهٔ بازار شد اما با شکست روبرو شد. آنها آلبوم دوم‌شان را با نام Mirage در سال ۱۹۷۴ و با لیبل دریم رکوردز منتشر کردند. Mirage در انگلستان موفقیتی کسب نکرد ولی در آمریکا با استقبال قابل قبولی روبرو شد. در نهایت آلبوم سوم گروه با نام Music Inspired by The Snow Goose ‎(۱۹۷۵)‎ بود که نام کمل را در جدول‌های فروش آن سال‌ها مطرح کرد. گروه در اکتبر همان سال، همراه با ارکستر سمفونیک لندن، قطعات آلبوم را در رویال آلبرت هال لندن اجرا کردند.

اعضا

پایه گذاران نخستین
اندرو لاتیمر: آواز، گیتار و فلوت (۱۹۷۱ تاکنون)
داگ فرگوسن: گیتار بیس (۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷)
پیتر باردنز: کیبورد (۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸)
اندی وارد: درامز و پرکاشن (۱۹۷۱ تا ۱۹۸۴)

کنونی
کالین باس: گیتار بیس (۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ – ۱۹۸۴ تاکنون)
دنیس کلمنت: درامز و پرکاشن (۲۰۰۰ تاکنون)

ویکی پدیا


گروه کمل (I)


پنجشنبه ۶ دی ۱۳۸۶ ، سحر شهاب
گروه کمل (Camel)،از جمله گروههای بسیار خوب موسیقی راک پیشرو یا progressive rock بریتانیاست که علی رغم هواداران و پیروان فراوان نتوانست به شهرت و محبوبیت هم دوره های خود از جمله آلن پارسونز پراجکت (the Alan Parsons Project) دست یابد. گروه کمل در طی دوران فعالیت خود دچار تغییرات متعددی شدند اما در تمام این تغییرات، اندرو لاتیمر (Andrew Latimer) همچنان رهبر گروه باقی ماند.

کمل که در سال ۱۹۷۲ در شهر ساری (Surrey) تشکیل شد، در ابتدا شامل لاتیمر (نوازنده گیتار، فلوت و خواننده)، داگ فرگوسن (بیس) و نوازنده کیبورد پیتر باردنز (Peter Bardens) بود.

در پایان سال ۱۹۷۳، گروه قراردادی با کمپانی MCA امضا کرده و اولین آلبوم خود به نام کمل را منتشر کردند. در سال ۱۹۷۴، کمپانی ضبط صفحه خود را به زیر مجموعه دکا (Decca) به نام گاما (Gama) تغییر دادند و آلبوم میراژ (Mirage) را منتشر کردند.

نخستین محصول موفق آنها که توانست از سد رقبا عبور کند، Snow Goose نام داشت و به فهرست ۳۰ اثر برتر سال ۷۵ بریتانیا وارد شد. هرچند آلبوم بعدی آنان به نام Moonmadness موجب کاهش شنوندگان بریتانیایی شد، اما در آمریکا موفقیت بیشتری کسب کرده و به رتبه ۱۱۸ دست یافت که تا آن زمان بالاترین رتبه آنها در آمریکا محسوب میشد.

پس از انتشار این آلبوم، فرگوسن گروه را ترک کرد و ریچارد سینکلر Richard Sinclair – از گروه Caravan- جانشین وی شد. در همین زمان آنها یک نوازنده ساکسوفون به نام مل کالینز (Mel Collins) را نیز به جمع خود وارد کردند.

لاتیمر و باردنز در طی ضبط آلبوم سال ۷۷ خود به نام Rain Dances اختلاف پیدا کردند و تنشهای این دوران در طی ضبط آلبوم Breathless به اوج خود رسید. پس از تکمیل این آلبوم باردنز گروه را ترک کرد و گروه کمل قبل از آغاز کاری جدید، دو نوازنده کیبورد به نامهای کیت واتکینز (Kit Watkins) و جیم شلهاس (Jim Schelhaas) جانشین باردنز شده و کالین باس جانشین سینکلر شد.

در زمانی که کمل آلبوم سال ۷۹ خود به نام I Can See Your House From Here را روانه بازار کرد،موسیقی راک اند رول با ورود سبک پانک راک دچار تغییر شده بود و در نتیجه پوشش خبری گروههای راک پیشرو و به طبع آن فروش آثار ایشان، رو به کاهش نهاد. گروه کمل نیز از پیامدهای این تغییر ذائقه عمومی بی نصیب نماند و این آلبوم نسبت به تمام آثار آنها از ابتدا تا این زمان، از توجه بسیار اندکی برخوردار شد.

لاتیمر به نوشتن آلبومهای مفهومی پرداخت که Nude در سال ۱۹۸۱، اولین آنها بود. در سال ۱۹۸۲ اندی وارد نوازنده درامز پس از آسیب شدید دست، مجبور به ترک گروه شد.

آلبوم این سال آنها به نام The Single Factor اثری شسته و رفته بود و به نظر میرسید از آلبومهای قبلی کمل مخاطبین بیشتری داشته باشد، اما این اثر در چارتها موفق نبود.آلبوم مفهومی بعدی کمل Stationary Traveler نام داشت.


گروه کمل (II)


چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۶ ، سحر شهاب
پس از انتشار آلبوم زنده ای به نام Pressure Points در سال ۱۹۸۴، کمل وارد یک دوره طولانی خواب زمستانی شد که تا اوایل دهه ۹۰ ادامه یافت، به صوص که در سال ۸۵، کمپانی دکا آنها را از فهرست خود حذف کرده بود. لاتیمر نیز به خاطر اختلاف اساسی قانونی با مدیر برنامه سابق گروه، موفق به یافتن کمپانی جدیدی برای ضبط نشده بود. این دعوی قانونی بالاخره در اواخر دهه ۸۰ به نفع گروه پایان یافت، اما گروه در طی این مدت هیچ اثر تازه ای تولید نکردند.

در نهایت، در سال ۱۹۸۸، لاتیمر خانه خود در انگلستان را فروخت و به کالیفرنیا رفت و در آنجا کمپانی مستقل خود به نام کمل پروداکشنز را تاسیس کرد. در زمانی که کمل آلبوم بعدی خود را در اوایل دهه ۹۰ ضبط میکرد، گروه بنا به دلایل و اهداف متعدد تنها از اندرو لاتیمر و عده ای از نوازندگان فصلی تشکیل شده بود.

آلبوم Dust and Dreams 1991 اولین محصول کمل پروداکشنز بود. در سال ۹۳، مجموعه دو CD از آثار قبلی کمل به نام Echoes توسط کمپانی پولی گرام منتشر شد و Harbor of Tears نیز در سال ۹۶ به بازار آمد.

در سال ۱۹۹۷، کمل توری در ساحل شرقی آمریکا، ژاپن و اروپا برگزار کرد که حاصل آن به صورت یک مجموعه CD و DVD به نام Coming of Age در آمد. در سال ۹۹، لاتیمر، باس و نوازنده مهمان تون شرپنزیل ( Ton Scherpenzeel) آلبوم Rajaz را ضبط کردند.

این اثر که در حال و هوای گذشته های دور قرار دارد، یک موسیقی خودانگیخته و الهام گرفته از ریتم قدمهای شترها در بیابان است که مسافران خسته را به مقصد میرساند. لاتیمر چنین برداشت میکرد که ریتم قدمهای شترها میتواند در رسیدن به هدف و مقصود، به مردم کمک کند و در حقیقت چنین نیز شد و این آلبوم توانست گروه کمل را به ریشه های راک پیشرو و دوران اوج ود بازگرداند.

سال ۲۰۰۰
قبل از آغاز تور ۲۰۰۰، استوارت با دریافت پیشنهاد مدیریت یک فروشگاه انواع درامز و سازهای کوبه ای، گروه را ترک کرد و نوازنده فرانسوی کانادایی درامز به نام دنیس کلمنت Denis Clement جانشین او شد. تور ۲۰۰۰ با حضور گای لوبلان Guy LeBlanc نوازنده کیبورد، تقویت شد. سپس لاتیمر، باس، لوبلان و کلمنت برای اجرای تور ۲۰۰۱ آمریکای جنوبی آماده شدند.

آلبوم پخته و تاثیرگذار A Nod and a Wink که مزین به فلوت لاتیمر نیز بود در سال ۲۰۰۲ منتشر و به خاطره پیتر باردنز که در ژانویه همان سال در گذشته بود تقدیم شد. در سالها۲۰۰۳، گروه کمل پس اجرای تورهایی که تا حدی با مشکلات نیز همراه بود اعلام کرد که تور ۲۰۰۳، تور خداحافظی آنان خواهد بود. گاب لوبلان به دلیل بیماری همسرش کمی قبل از آغاز تور کنار رفت و تام بریسلین Tom Brislin در آمریکا و تون شرپنزیل در اروپا جانشین وی شدند. بخش آمریکایی تور با اجرا در معتبرترین جشنواره راک پیشرو NEARfest، با شکوه تمام آغاز شد.

پس از آن لاتیمر به اجرای نسخه های unplugged (آکوستیک) آثار قدیمی کمل پرداخت که این کار در میانه راه رها شد. در سال ۲۰۰۶، لاتیمر دعوت به تمرین برای حضور در بخش آواز و گیتار در تور راجر واترز را پذیرفت که در نهایت این جایگاه به دیو کیلمینستر Dave Kilminster رسید. در اکتبر ۲۰۰۶ لاتیمر به قصد ضبط و پخش آلبومهای آتی کمل و تکمیل پروژه ای که در سال ۲۰۰۳ با اندی وارد و دوگ فرگوسن آغاز کرده بود، به انگلستان بازگشت.

در ماه مه ۲۰۰۷، سوزان هوور Susan Hoover از طریق وب سایت کمل پروداکشنز اعلام کرد که بیماری اندرو لاتیمر که از سال ۱۹۹۲ دچار یک بیماری خونی درمان ناپذیر به نام Polycythaemia vera بوده است، اکنون به مرحله حادتری رسیده است.بدن او نسبت به درمانهای دارویی واکنش مثبتی نشان داده اما از ضعف شدید رنج میبرد. این بیماری بخشی از دلیل کاهش برنامه های کمل بوده است.

سوزان هوور از همین طریق اعلام کرده است که یک آلبوم استودیویی جدید در راه است و گروه در حال بررسی امکانات برگزاری تورهایی کوتاه هستند.

www.Allmusics.com
www.Wikipedia.org

گفتگوی هارمونیک


درباره گروه camel



کملداستانی دراز دارد. این گروه ایرلندی الاصل که آن را در زمره راک پیشرو وحتی گاه بهترین در این دسته قرار میدهند، با سه نوازنده ی بلوز به نامهای اندرو لاتیمر(خواننده/گیتاریست) داگ فرگوسن (نوازنده ی گیتار بیس) و اندی وارد (درامر) به همراه چهره شناخته شده بلوز در انگلستان پیتر بارد نزدر ۱۹۷۲ شکل گرفت. هیچ یک از اعضا به یاد ندارند چه زمان و به چه علت چنین نامی را برای گروه خود برگزیدند.

آنها نوایی که گروه caravanدر روزهای اوج خود داشت با اولین آلبوم خود با نام camel گسترش دادند. گروه با آلبومهای (غاز برفی) ۱۹۷۵ و (سراب) ۱۹۷۴ گام به مسیری پیشرفته تر گذاشت. غازبرفی با موسیقی بدون کلام که بر مبنای رمانی با همین نام از نویسنده آمریکایی پاول گالیکو بود با تاثیرگذاری فوق العاده اش camelرا به اوج رسانید.

این آلبوم رکوردشکن تجاری camel بود و جایزه Brightest Hope را در صحنه ی پاپ / راک انگلستان به ارمغان آورد.

پس از آلبوم بعدی (ماه زدگی) ۱۹۷۶ که از همان شیوه پیروی میکرد، گروه اولین تغییرات را در اعضا تجربه کرد. مل کالینز(نوازنده ی ساکسیفون / فلوت) وارد شد و فرگوسن بیرون رفت. متا سفانه با اینکه ترکیب اعضا در آن زمان شاید در مدت فعالیت گروه بهترین بود اما آلبومهایی که در ان زمان ضبط شدند چنانکه انتظار می رفت خوب نبودند. (رقص های باران) ۱۹۷۷ و (مشتاق) ۱۹۷۸ حاصل این دوران بودند. به ویزه آلبوم مشتاق به دلیل ساختار دیسکو وارش بر این تنزل دامن زد.

در سپتامر ۱۹۷۸ باردنز گروه را ترک کرد و دو کیبورد یست پیشین caravan به نامها ی دیوید سینکلر و یان شل هاس جایگزین وی گردیدند. سر انجام قطعه بسیار با شکوه (یخ) از آلبوم (خانه ات را از اینجا میبینم) ۱۹۷۹ به کنسرتی زیبا با استقبالی چشم گیر تبدیل شد….

روند یاد شده در بالا ادامه داشت تا آغاز دوره یک آلبوم با مفهوم یکدست به نام (عریان) ۱۹۸۰ که تا آن موقع کمترین جنبه تجاری وپیچیدگی را داشت، آلبوم بسیار موزون که موفقیت آغازین گروه را یادآور می شد. از اینجا بود که دوره ای جدید و سودمند با همکاری سوزان هوور شاعر جدید گروه آغاز گردید. سوزان یک بار در ۱۹۷۶ برای برنامه ی رادیویی خود گفتگویی با اندرو لاتیمر صورت داد و بدین ترتیب با camel آشنا شد و به ان پیوست. وی در اواسط دهه ۸۰ با آندرو لاتیمر ازدواج کرد. سوزان مدیریت camelرا بر عهده گرفت.

تا آخر دهه ۸۰ (عریان) تنها آلبومی بود که با ترکیبی ثابت از سوی camel ارائه شد.

(عامل انفرادی) ۱۹۸۲ از سوی افرادی که هیچیک (جز اندرو وسوزان) تمام وقت کار نمی کردند ارائه شد. (اندی وارد) ناچار بود برای قطع مچ دست خود در بیمارستان بستری شود(به دلیل آثار الکل وی دیگر نتوانست به گروه باز گردد).

لاتیمر بار دیگر زیر فشار قرار گرفت که آلبومی دارای قطعات تجاری ارائه داده است که منظور(عامل انفرادی ) بود و میتوان این آلبوم را ساده ترین کار camelدانست. نیرو و استعداد camelواقعا در جذب مخاطب از راه کارهای پاپ نیست. خوشبختانه قطعه های سسکواچ، خواست دل از زیر سوال رفتن حیثیتcamel جلوگیری کرد .

با وجود ناکامی عامل انفرادی کنسرتی که به مناسبت دومین دهه تشکیلcamel با نام (camel در راه) ۱۹۸۲ اجرا شد به خاطر کیفیت بالای خود آینده camelرا محفوظ ساخت.

آلبوم بعدی (مسافر بی حرکت) ۱۹۸۴ دومین آلبوم با مفهوم یکدست، که از دو بخش شدن شهر برلین الهام گرفته بود، بار دیگر camel را به اوج رسانید.

شعرها با همکاری سوزان لطافت دیگری یافته بود. و سبک موسیقی، گرچه چندان تغییری نسبت به سایر گروه تا ان زمان نکرده بود، اما چیزی بسیار نافذ در آن بود که باعث شد (مسافر بی حرکت) تبدیل به بزرگترین موفقیت هنری و تجاری گروه تا آن زمان شود. افرادی دیگر چون (تان شر پنزیل) و (پاول برگس) در ضبط این آلبوم حضور داشتند و تا اوایل دهه ۹۰ به لاتیمر وفادار ماندند….

بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۲ کمتر چیزی از camelشنیده می شد. به طور جدی شایع شده بود کهcamel منحل شده است و لاتیمر دیگر فعالیت نخواهد کرد. بعد ها مشخص شد که لاتیمر پس از ناکام ماندن گفتگوهایی که با تهیه کنندگان انگلیسی کرده بود، به کالیفرنیا مهاجرت کرده است تا به فعالیت مستقل بپردازد. در این مدت وی مشغول کار بر روی سومین آلبوم مفهومی خود نیز بود. (غبار و رویا) که بر اساس کتاب خوشه های خشم اثر (جان اشتین بک) نگاشته شده است، آلبوم است بسیار موزون، آرام و تاثیر گذار که کمتر شباهتی به آلبوم های camelدر سالهای آغازین دارد.

این اثر بر جسته که آغاز واکنش اندرو و سوزان لاتیمر به خاطر دوری از زادگاهشان بود، با گشودن فصلی نو در سبک کاری camel بیش از پیش این گروه را در اذهان صاحب نظران مطرح کرد. حین ضبط آلبوم به خاطر کناره گیری کردن (شرپزیل) لاتیمر ناگزیر شد برای اجرای مطلوب تر جهت ضبط قسمت های کیبورد به هلند سفر کند. (کالین بیس) و (برگس) هر دو در غبار و رویا با لاتیمر همکاری کردند. برای ضبط ، camel اندرو و سوزان بار دیگر با مشکل توافق با شرکت های تولیدی مواجه شدند. ودرنهایت تصمیم گرفتند این مانع را برای همیشه از سر راهشان بر دارند .آنان شرکتی به نام Camel Productions را بنا گذاردند و (غبار و رویا ) نخستین محصول آن بود. البته C.P تنها برای انتشار آثار camelبنا شد.

پس از غبار و رویا، لاتیمر کنسرتی جهانی را به همراه (کالین بیس) و برگس به اجرا گذارد. (میکی سیموندز) کیبوردیست گروه Fish و(مایک الد فید) نیز به آنها پیوست. استقبال شنوندگان بسیار گرم بود و مجموعه ای فوق العاده عالی با نام (هرگز کنار مکش) از سوی C.Pدر ۱۹۹۳ انتشار یافت.

(بندر گاه اشک) چهارمین اثر camel با موضوع خاص قله اوج این گروه بود. متن دلنشین سوزان و موسقی فوق العاده اندرو لاتیمر دوری از (نسیم ایرلندی) را به شیوه ای عالی در جان شنونده توصیف می کند. موسیقی از داستان هایی درباره بندری در ایرلند به نام cobh الهام گرفته که به بندر گاه اشک مشهور است. زیرا آخرین چشم انداز مهاجران ایرلندی از سرزمین مادریشان هنگام سفر به(دنیای نو) به شمار می آمدهاست. این البوم در ژانویه ۱۹۹۶ منتشر شد.

در بهار۱۹۹۷ بار دیگر camel به اجرای کنسرت هایی در کالیفرنیا و اروپای شمالی پرداخت. گروهی که لاتیمر را در این اجرا همراهی میکردند: دیوید استوارت(درامر), فس پترسون (کیبوردیست) , کالین بیس , میکی سیموند.

قرار بود آخرین کنسرت camel باشد ولی اجرای زنده (بلوغ) در سال ۹۸ این قرار را منتفی کرد. منتخبی از آلبومهای پیشین camel به همراه کل آلبوم بندرگاه اشک و قسمت هایی از آلبوم غبار و رویا در این کنسرت به اجرا گذارده شدند.

در هفتم اکتبر ۱۹۹۹ , camel , با انتشار آلبومی به نام (رجز) موقعیت خود را در عرصه موسقی بیش از پیش مستحکم کرد. اندرو لاتیمر آهنگساز, تنها خواننده و نوازنده گیتار, فلوت , کیبورد و پرکاشن این بار با ترکیب فضاهای محلی عربی , و با الهام از اصواتی که هنگام حرکت کاروان شتر در صحرا ایجاد میشود. بار دیگر اثری متفاوت ارائه داد.

تم شرقی و کاملا سنجیده (رجز) این آلبوم را تبدیل به اثری بسیار دلنشین کرده است. کالین بیس، تان شرپنزل، دیویداستوارت و بری فیلیپس (نوازنده ویلون سل) دیگر نوازندگان این آلبوم هستند.


tadaee.blogfa.com